به گزارش پایگاه خبری عصر توس، آن روز هم آفتاب داغ صحرا طاقت چوپانها و گله را طاق کرده بود و تا پیش از رسیدن ظهر باید خود را به سایه درختان چشمهای که در همان نزدیکی قرار داشت میرساندند اما سگهای گله که انگار بوی تازهای در صحرا به مشامشان رسیده بود بیطاقتی میکردند.
ابتدا چوپانها به گمان اینکه سگها بوی حیوان دیگری را شنیدهاند به این رفتار عجیبشان توجهی نکردند اما صدای پارس سگها مانند همیشه نبود.
شبح ماشین پیکان سواری سفیدی که از چند روز قبل در گوشهای از صحرا رها شده بود و سگها دائم به دور آن میچرخیدند شک چوپانها را برانگیخت و پس از نزدیک شدن به ماشین با صحنهای هولناک روبرو شدند.
مرد جوانی که طنابی سبز به دور گردنش پیچیده شده بود بیحرکت پشت فرمان ماشین افتاده بود.
یک از اهالی روستای اردمه درباره این ماجرا گفت: از چند روز قبل چوپانها این ماشین را دیده بودند و گمان می کردند برای گردش و تفریح به این منطقه آمده زیرا گردشگر به این منطقه زیاد میآید اما پس از اینکه میبینند همچنان ماشین در آنجا ثابت مانده مشکوک میشوند و پس از نزدیک شدن به ماشین یکجنازه درون آن کشف میکنند.
چوپانها پس از کشف جنازه به سرعت با پلیس تماس میگیرند و تحقیقات پیرامون این ماجرا شروع میشود.
یکی دیگر از اهالی این روستا گفت: چند روز قبل یکی از زنان روستا گزارش مفقود شدن شوهرش را میدهد و ظاهرا جنازه متعلق به همان فرد گمشده است.
روابط عمومی نیروی انتظامی هم در این خصوص گفت: هنوز پزشک قانونی درباره علت این مرگ و اینکه آیا مرگ طبیعی بوده یا خودکشی یا قتل گزارشی صادر نکرده است و تحقیقات پیرامون این حادثه ادامه دارد.
