مرد ۴۲ سالهای که زن ۸۰ ساله را برای سرقت طلاهایش به طرز فجیعی کشته بود، در اولین جلسه بازپرسی گفت: به خاطر پرداخت رهن و اجارهبهای منزل دست به جنایت زدم!
به گزارش پایگاه خبری عصرتوس، یازدهم تیر، جسد زن کهنسالی که با ضربات متعدد چاقو به قتل رسیده بود، در منزل مسکونیاش کشف شد و بدین ترتیب پرونده جنایی با کلافی پیچیده مقابل قاضی ویژه قتل عمد مشهد قرار گرفت. بررسیهای مقدماتی حاکی از آن بود که قاتل با زن ۸۰ ساله آشنایی داشته و به خاطر سرقت النگوها و دیگر زیورآلات، وی را به قتل رسانده است. به همین دلیل گروهی از کارآگاهان ورزیده اداره جنایی با بهرهگیری از راهنماییهای سرهنگ شفیعزاده (رئیس پلیس آگاهی خراسان رضوی) در حالی تحقیقات ریزبینانهای را آغاز کردند که اولین فرضیه جنایی روی اطرافیان و آشنایان مقتول متمرکز شده بود.
با توجه به آثار باقیمانده در صحنه جرم و این که هیچ گونه تخریبی در محل وقوع جنایت صورت نگرفته بود، رصدهای اطلاعاتی همزمان با بررسی دوربینهای مداربسته به سوی افرادی کشیده شد که به منزل زن کهنسال رفت و آمد داشتند.
طولی نکشید که دامنه تحقیقات زیر نظر مستقیم سرهنگ سلطانیان (رئیس اداره جنایی آگاهی خراسان رضوی) به جوان ۴۲ سالهای به نام «کمال-ق» رسید که به واسطه حضور مادرش در منزل مسکونی مقتول، او هم در حالی که پیرزن را «خاله» صدا میزد به منزل وی در بولوار سرافرازان رفت و آمد میکرد و برخی از امور روزانه پیرزن را انجام میداد.
اما وقتی وضعیت اجتماعی مرد ۴۲ ساله به طور نامحسوس و با دستورهای محرمانه مقام قضایی بررسی شد، سرنخهایی از فرار وی نیز به دست آمد، بنابراین گروه عملیاتی کارآگاهان به سرپرستی سرهنگ نجفی (رئیس دایره قتل عمد آگاهی) وارد عمل شدند و این متهم را در بولوار شهید مفتح دستگیر کردند. با انتقال وی به مقر انتظامی، بازجوییهای فنی آغاز شد و در نهایت متهم مذکور به قتل وحشتناک «فاطمه-م» با انگیزه سرقت حدود ۱۰۰ گرم طلا اعتراف کرد.
روز گذشته متهم ۴۲ ساله توسط کارآگاهان به شعبه ۲۰۸ دادسرای عمومی و انقلاب (ویژه پروندههای جنایی) هدایت شد و مقابل میز عدالت ایستاد. او که دیگر چارهای جز بیان حقیقت نداشت، با نصیحت و ارشادهای قاضی دکتر صادق صفری به سوالات تخصصی پاسخ داد.
کمال-ق اظهار کرد: از زمانی که من چشم به دنیا گشودم، مادرم کارهای شخصی او را انجام میداد و من هم او را «خاله» صدا میزدم! او حتی یک بار طلاهایش را برای حل گرفتاری پدر و مادرم فروخت و ما خیلی به او مدیون هستیم!
وی درباره انگیزه قتل تشریح کرد: مشکل مالی داشتم و برای مبلغ پرداختی رهن خانه گیر کرده بودم. شرکت هم چند ماه حقوق مرا نداده بود به همین دلیل ناچار شدم سرقت کنم که این اتفاق افتاد. من همواره به ایشان (مقتول) سر میزدم. آن روز هم طبق معمول برای سرکشی از او رفتم و چند ساعتی را در کنارش بودم. وقتی از منزل «خاله» خارج شدم دست به جیبم زدم و فهمیدم که کارت بانکیام را در منزل وی جا گذاشتهام. هنگامی که دوباره به خانه او بازگشتم و باز هم چشمم به النگوها افتاد، وسوسه شدم و این کار را انجام دادم.
متهم به قتل ادامه داد: هنگامی که برای برداشتن کارت بانکی رفتم او به من گفت شماره تلفن مادرت را برایم بنویس! که من دیگر امانش ندادم و با چاقو چند ضربه به قفسه سینهاش زدم! همیشه با خودم چاقو حمل میکردم، چون چند بار توسط زورگیران خفت شده بودم. وقتی از روی تخت افتاد، النگوها را با دستم شکستم و از دست او خارج کردم، بعد هم پیکرش را روی تخت گذاشتم و از آن جا بیرون آمدم.
وی یادآور شد: من هفت النگو را به همراه گردنبند، زنجیر و یک پلاک دزدیدم و فقط به اندازه نیاز مالیام سرقت کردم! طلاهای سرقتی را به یک طلافروش در شهرک شهید رجایی فروختم!